کلید واژه: "چادر"
چادری شدم و طلبه
نوشته شده توسطعین. کاف 4ام خرداد, 1396استان فارس، ارسنجان دو سال از فوت عموم می گذشت ک خوابش رو دیدم. دیدم که جایی درس میخونم و از خوابگاه به سمت خونه رفتیم. خوابم رو واسه مامانم تعریف کردم؛ اماکسی توجه نکرد و خودمم اهمیت ندادم. اون زمان دبیرستان بودم و جو دبیرستان و شور جوونی… داداشم… بیشتر »
صندلی خالی شریف
نوشته شده توسطعین. کاف 15ام اسفند, 1395استان خراسان. مشهد سال ۱۳۸۱ با عجله شال سفیدو روی سرم انداختم و همان طور که دستامو تو آستین مانتو جا میدادم به طرف در دویدم. پستچی نتایج آزمون گزینه دو آورده بود. مامان ببین تو کشور رتبه م شش شده، باورت مشه؟ مامان که برق چشمهاش خوشحالی رو فریاد میزد… بیشتر »