« اولین طلبه زن خاندان | من واقعا به درد حوزه می خورم » |
حفظ قرآن، جرقه طلبه شدن
نوشته شده توسطعین. کاف 27ام خرداد, 1396استان قم. قم
بعد از اتمام سال اول دبیرستان در دوره یک ساله حفظ قرآن شرکت کردم و این شروع آشنایی جدی تر من با مباحث دینی بود. هر روز دو صفحه از قرآن را حفظ می کردیم و نیم ساعتی هم ترجمه و تفسیرش را می شنیدیم. توی کلاس صد نفره مان همه جور سن و تحصیلات و روحیه ای بود. از دختر یازده ساله و طلبه گرفته تا کارشناسی ارشد مهندسی. برای همین حفظ قرآن را مانع رفتن به دانشگاهم نمی دیدم. اما فکر و خیال طلبه شدنم وقتی جدی تر شد که دوباره به دبیرستان برگشتم.
همه مدرسه می دانستند که یک سال مشغول حفظ قرآن بودم و سوالات دینی شان را از من می پرسیدند. یک روز یکی از دوستانم به اسم رضیه که دختر زرنگ و باهوشی با دل پاک و دوستان ناپاک بود مرا کنار کشید و گفت می خواهم سوالی جدی بپرسم، لطفا بهم نخند. رضیه آن روز از من پرسید که چطور می شود توبه کرد. خیلی از سوالش جا خوردم. اما جدیتی در نگاهش بود که باعث شد به ذهنم فشار بیاورم و با ذکر چند آیه قرآن همان لحظه توی راهروی مدرسه منبری چند دقیقه ای برایش بروم. آیاتی از سوره مبارکه نساء به خاطرم آمد که می فرمود: انما التوبه علی الله للذین یعملون السوء بجهاله ثم یتوبون من قریب فاولئک یتوب الله علیهم. برایش توضیح دادم توبه افرادی پذیرفته می شود که گناهی را از سر نادانی مرتکب شده باشند و واقعا تصمیم بگیرند دیگر آن را را تکرار نکنند. نه اینکه بگوید فعلا فلان حرام را مرتکب می شوم بعدش توبه می کنم.
رضیه تشکر کرد و رفت؛ اما من به فکر فرو رفتم حالا که حافظ قرآن شده ام و دوستانم از من انتظار دارند پاسخ سوال های شرعی شان را بدهم چطور می توانم به این توانایی دست پیدا کنم. مدتی در کلاس های آزاد زبان عربی شرکت کردم و تسلطم را بر متن آیات بیشتر کردم؛ اما باز هم فایده ای نداشت. لازم بود به جایی یا گروهی وصل شوم که زیر نظر اساتید با سابقه و با معرفی منابع معتبر، درباره دین اسلام بیشتر بدانم؛ و آنجا جایی نبود جز حوزه علمیه.
منم به این اعتقاد دارم که قران راه دین رو برای ادم باز میکنه منم بعد از حفظ رفتم حوزه.موفق باشی عزیزم
فرم در حال بارگذاری ...