« امیدت به خدا باشد | بهشت حوزه » |
به اندازه یک ذره
نوشته شده توسطسایه 11ام تیر, 1398به نام دگرگون کننده ی احوالها
گاهی یک تلنگر زندگیات را زیر و رو میکند، باعث میشود تو دو راهی زندگی، مسیرت را درست انتخاب کنی.گاهی در وجودت یک جای خالی حس میکنی که با هیچ چیز پر نمیشود جز آن چیزی که باید باشد.
آدم معتقدی بودم، علاقهی زیادی به مطالعه در مباحث دینی داشتم ولی این مطالعه کردنها روحم را سیراب نمیکرد. دلم میخواست علاوه برخودم بتوانم روی بقیه هم تاثیر بگذارم، وقتی میدیدم مردم چه دیدگاهی نسبت به بعضی از اشخاصی که خودشان را منتسب به امام زمان میدانند دارند، نمیتوانستم قبول کنم. وقتی میدیدم امام زمان(عج)چقدر بین مردم زمانهی من غریب هست دلم راضی نمیشد. دلم میخواست جایی باشم که بتوانم هم خودم را از هر لحاظ تقویت کنم و هم بتوانم به این دیدگاهها وسوالها جواب بدهم. روزها و سالها از پی هم میگذشتند و هر لحظه این نیاز در وجودم شدیدتر میشد.
تااینکه یکی از روزها دوستم پیشنهاد داد که حوزه ثبت نام کنم و این پیشنهاد جرقه ای شد در ذهنم. رفتم سایت برای ثبت نام. دیدم وقت ثبت نام گذشته خیلی ناراحت شدم گفتم دیگر نمیشود. فردای آن روز، صبح اولِ وقت با حوزه تماس گرفتم که بپرسم ببینم سالهای بعد چطور باید ثبت نام کنم، که گفتند وقت ثبت نام تمدید شده است. بی نهایت ازشنیدن این خبرخوشحال بودم. لحظه شماری میکردم روز مصاحبه بیاید. اصلا استرس نداشتم دیگر مطمئن شده بودم خدا خودش هوایم را دارد. بالاخره این لیاقت نصیب من شد و توانستم پا بگذارم به جایی که منتصب به امام زمان(عج) هست، خودم میدانم این عنایت خدابود، یک دعوت نامه بود.
ان شإ الله که بتوانم لایق باشم و خدا لطفش را شامل حالم کند و بتوانم در راه خدا برای رضای خدا قدمی بردارم و بتوانم برای ظهور حتی شده به اندازه یک ذره هم کاری انجام داده باشم.
فهیمه سالاری یاغلان تپه
فرم در حال بارگذاری ...