« من واقعا به درد حوزه می خورم | وروجک! بزرگ شدی برو حوزه » |
کاش مثل امام، آخوند میشدم
نوشته شده توسطعین. کاف 16ام خرداد, 1396کهگیلویه و بویراحمد، یاسوج
چشمامو باز کردم، تلویزیون روشن بود. مردمی رو نشون میداد که عزاداری میکردن. از این صحنه خوشم نیومد. روز آفتابی و گرمی بو.د مادرم وارد اتاق شد. پرسید: بیداری؟ با ناراحتی گفتم چه خبره؟ مادرگفت: امام فوت کرده.
ناراحت شدم و باخودم گفتم چه روز بدی. کاش دیگه روزی مثل این روز نباشه و از تفکرات بچگانهم گفتم.آخه پنج سال بیشتر نداشتم. همیشه از عکس امام خوشم میاومد. امام پیش مردم قدیم ابهت خاصی داشتند؛ البته هنوز این ابهت هست ولی جوونها خیلی نمیشناسند.
به هر حال پدرم علاقه به امام رو چنان در دلم حک کرده بود که در تصوراتم دوست داشتم پسر باشم تا مثل امام بتونم آخوند بشم. خیلی ناراحت بودم از اینکه دختر هستم تا اینکه سوم راهنمایی خاله ام گفت: «برو این امانتی رو بده دوستم که آخونده.» پرسیدم: «دوستت آخونده؟!” گفت: «آره آخونده.» از خوشحالی میخواستم پر در بیارم. تازه فهمیدم که خانمها هم میتونن آخوند بشن.
دیگه خیالم راحت شده بود و من با خودم شبانه روز برای رفتن به حوزه نقشه میکشیدم. البته خانواده دوست داشتن دانشگاه برم. به خاطر همین اصرار داشتم اول دانشگاه قبول بشم و حوزه هم حتما جامعه الزهراء برم؛ ولی پدرم مخالفت کرد و گفت فقط شهر خودم. به همین خاطر وقتی دوستم گفت بیا حوزه شهرستان ثبت نام کنیم با کراهت و دلخوری ثبت نام کردم. جالبتر اینکه روز مصاحبه برای حوزه، دوستم اسممو که برای دانشگاه قبول شده بودم تو روزنامه دید و نشونم داد. مونده بودم واقعا چکار کنم که بالاخره حوزه رو انتخاب کردم. درحالیکه نمیدونستم این دست تقدیر هست که من رو به این سو میکشونه. و من از این اتفاق بسیار خرسندم.
سلام خيلي سرنوشت طلبه شدنتون زيبا بود طلبگي اين راه باشكوه بر همتون مبارك. اللهم عجل لوليك الفرج
امام خمینی در همه حال الگو بودند و هستند
http://alzahra-goldasht.kowsarblog.ir
فرم در حال بارگذاری ...