« چیزی فراتر از آرزو!خوش شانسی »

دوست ‌داره با آخوند ازدواج کنه...

نوشته شده توسطسایه 18ام فروردین, 1398

 دندانم درد می‌کرد. نه پُر می‌شد نه عصب کشی. فایده‌‌ای نداشت. فقط باید می‌کشیدمش و خلاص!

بخاطر دندانم غیبت کردم. وقتی برگشتم شاگرد اول کلاسمان که آن موقع خیلی رو می‌گرفت و من ساق پوشیدن را از او یاد گرفتم، پرسید:«کجا بودی؟» شیطنتم گُل کرد. فکری به سرم زد. گفتم:« مراسم بله برونم بود. اسمش مصطفی ست و ساکن قم. الانم مامانم اینا رفتن تحقیق!» اول بله برون، بعد تحقیق! از آن حرفها بود. ادامه دادم و جوری از مصطفای خیالی که یک عالمه ریش داشت و مذهبی بود و تسبیح به دست، برایش تعریف کردم که آخرِ الهی و آخی گفتن‌های غلیظش اشکش درآمد.

بعد از چند روز که مدام حال آقا مصطفی را می‌پرسید. با ناراحتی گفتم:«آزمایش دادیم جور در نیومد.» کلی ناراحت شد. چقدر این بنده خدا را سرکار گذاشته بودم. دلم برایش سوخت. حقیقت را بهش گفتم . حالش دگرگون شد. این شد که یک روز در جواب معلم منطق‌مان که سوالش را یادم نیست، گفت:«خانوم،این (یعنی من) دوست ‌داره با آخوند ازدواج کنه.»

داشت اذان مغرب می‌گفت. درس تمام شده بود. منتظر زنگ مدرسه بودیم که دوستم گفت:« تو که دوست‌ داری با آخوند عروسی کنی برو حوزه » گفتم:« حوزه کجاست؟! » جوابش را یادم نیست ولی من را به یکی از بچه های مدرسه معرفی کرد که او هم می‌خواست حوزه برود. و من رفتم حوزه اما دیگر، هدفم ازدواج با یک روحانی نبود.

فاطمه خدایاری

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(2)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
2 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: مهدیار [بازدید کننده] 
مهدیار

برای هر طلبه ای واجبه در این دو کانال عضو بشه!

1- انجمن سواد رسانه طلاب(با این کانال مربی سواد رسانه شوید)

https://eitaa.com/resanetollab

2- پایگاه اطلاع رسانی حوزه های علمیه

https://eitaa.com/hawzahtehran

1398/02/14 @ 00:07
نظر از: زینبیه چهار محال و بختیاری [عضو] 
5 stars

وبلاگ خوبی دارید

1398/01/28 @ 09:05
نظر از: ریاحی [عضو] 
5 stars

سلام . دروغ به شوخی هم خوب نیست.
اما خوب شیطنت نوجوانی بوده و ختم به خیر شده (:

1398/01/21 @ 17:12


فرم در حال بارگذاری ...