کلید واژه: "آرامش"
پرواز در آتش/ قسمت آخر
نوشته شده توسطمحب حیدر 17ام دی, 1396استان خوزستان بالاخره راهی دانشگاه شدم… تو خوابگاه دانشجویی دخترای پاکی رو می دیدم که متاسفانه به وسیله دوستان ناباب مسیر زندگیشون تغییر می کرد و در راهی قدم میزاشتن که انتهاش چیزی جز ندامت و پشیمانی نبود، دلم می خواست بهشون کمک کنم اما نمی تونستم. دیدن… بیشتر »
پرواز در آتش/ قسمت هفتم
نوشته شده توسطمحب حیدر 19ام آذر, 1396استان خوزستان رفتار پدر و مادرم روز به روز با من بدتر می شد… خونه برام نه آرامش داشت نه آسایش، خیلی وقت ها چون نمی خواستم گناه کنم کتک می خوردم، گاهی مامانم اونقدر با سیخ کباب کتکم می زد که از بازوهام خون می یومد، روزی نبود که اشکمو در نیارن. برای… بیشتر »