آرشیو برای: "خرداد 1396"
حفظ قرآن، جرقه طلبه شدن
نوشته شده توسطعین. کاف 27ام خرداد, 1396استان قم. قم بعد از اتمام سال اول دبیرستان در دوره یک ساله حفظ قرآن شرکت کردم و این شروع آشنایی جدی تر من با مباحث دینی بود. هر روز دو صفحه از قرآن را حفظ می کردیم و نیم ساعتی هم ترجمه و تفسیرش را می شنیدیم. توی کلاس صد نفره مان همه جور سن و تحصیلات و… بیشتر »
من واقعا به درد حوزه می خورم
نوشته شده توسطعین. کاف 23ام خرداد, 1396استان فارس، شیراز پیش دانشگاهیام تمام شد. کل تابستان به عروسی و عروسی رفتن گذشت تا رسید به شهریور ماه که ماه رمضان شروع شد. روز اول عروسی بودم. از روز دوم تصمیم گرفتم کل ماه رمضان را روزه بگیرم و حجابم را حفظ کنم. هر شب برنامه «این شبها» را نگاه… بیشتر »
کاش مثل امام، آخوند میشدم
نوشته شده توسطعین. کاف 16ام خرداد, 1396کهگیلویه و بویراحمد، یاسوج چشمامو باز کردم، تلویزیون روشن بود. مردمی رو نشون میداد که عزاداری میکردن. از این صحنه خوشم نیومد. روز آفتابی و گرمی بو.د مادرم وارد اتاق شد. پرسید: بیداری؟ با ناراحتی گفتم چه خبره؟ مادرگفت: امام فوت کرده. ناراحت شدم و… بیشتر »
وروجک! بزرگ شدی برو حوزه
نوشته شده توسطعین. کاف 9ام خرداد, 1396استان هرمزگان، بندرعباس نه ساله بودم و ماه رمضان بود. من میخواستم روزه بگیرم؛ ولی چون خیلی جثه ریز و قد کوتاهی داشتم مادربزرگم نمیذاشت، میگفت میمیری! منم برای اینکه مجبورم نکنه روزهام رو بشکنم بعد از مدرسه خونه نمیرفتم. میرفتم مسجد محله تا افطار… بیشتر »
چادری شدم و طلبه
نوشته شده توسطعین. کاف 4ام خرداد, 1396استان فارس، ارسنجان دو سال از فوت عموم می گذشت ک خوابش رو دیدم. دیدم که جایی درس میخونم و از خوابگاه به سمت خونه رفتیم. خوابم رو واسه مامانم تعریف کردم؛ اماکسی توجه نکرد و خودمم اهمیت ندادم. اون زمان دبیرستان بودم و جو دبیرستان و شور جوونی… داداشم… بیشتر »